مجله تفریحی من

نوبت نگهبانی یکی از بچه‌های کلاس بود، پست نگهبانی را از دوست هم‌کلاسی‌اش تحویل گرفت، اسلحه به‌دست، رفت به دل جنگل، شب بود، داشت نگهبانی می‌داد که یکهو، سر و صدای آمدن یکی از دور پیدا شد…
بیشتر بخوانید >>> دستت را بذار رو دیوار!

ارسال شده در توسط mona izad